مسابقه برای رمزگشایی خط میخی
مسابقه برای رمزگشایی خط میخی (The race to crack cuneiform)
خلاصه
خط میخی، قدیمیترین نظام نوشتاری جهان، برای هزاران سال رمزآلود باقی ماند تا اینکه در سال ۱۸۵۷ سرانجام شناسایی شد. رمزگشایی این خط، داستانی از رقابت سه شخصیت متفاوت با پیشینههای متنوع، ماجراجوییهای باورنکردنی، و تلاشهای علمی و باستانشناسانه است. این داستان نه تنها ما را با سختیها و پیچیدگیهای کشف خط میخی آشنا میکند، بلکه نمایانگر میزان پایداری و خلاقیت انسان در مواجهه با ناشناختههاست.
چه چیزی لازم است تا یک نظام نوشتاری منقرض شده رمزگشایی شود؟
اگر کتاب جدید جاشوا همر با عنوان The Mesopotamian Riddle: An archaeologist, a soldier, a clergyman, and the race to decipher the world's oldest writing را ملاک قرار دهیم، میتوان گفت که شرط اصلی، حفاریهای باستانشناسی اخلاقاً مبهم و مقدار زیادی تستوسترون سرکش است. این کتاب روایت همر از رمزگشایی خط میخی، قدیمیترین نظام نوشتاری شناختهشده، است.
خط میخی حدود ۳۴۰۰ سال قبل از میلاد در بینالنهرین اختراع شد. این خط برای هزاران سال برای ثبت پیروزیها و شکستهای جوامع مختلف به کار رفت تا اینکه حدود ۲۰۰۰ سال پیش کمکم از استفاده افتاد. در قرن نوزدهم، باستانشناسان دوباره خط میخی را کشف کردند، هنگامی که آثار باستانی از مناطقی که زمانی بینالنهرین بودند استخراج و به اروپا فرستاده میشدند — اغلب بر خلاف خواست جوامع محلی.
مردم میخواستند بدانند که این نمادهای عجیب به شکل گوه چه معنایی دارند. هیروگلیفهای مصر در دههی ۱۸۲۰ رمزگشایی شده بودند: خواندن خط میخی چقدر میتوانست سخت باشد؟ پاسخ: بسیار سخت. دلیل آن این است که این نظام نوشتاری در طول زمان طولانی مورد استفاده قرار گرفته بود و چندین زبان مختلف با همان مجموعه نمادها ثبت شده بودند. بدتر آنکه، برخی نمادها کاربردهای متعدد داشتند: همان تصویر میتوانست یک صدا یا یک مفهوم را نشان دهد، بسته به زمینه — و البته، اغلب زمینهای موجود نبود.
با وجود این چالشها، و شاید به دلیل همین چالشها، سه مرد تصمیم گرفتند خط میخی را رمزگشایی کنند:
-
آستن هنری لایارد: وکیلی شکستخورده که به ماجراجویی بیباک و سپس باستانشناسی روی آورد.
-
هنری کرسویک راولینسون: سربازی با علاقه شدید به زبانشناسی و شخصیتی متکبر.
-
ادوارد هینکس: کشیش و محقق نیمهوقت در ایرلند روستایی.
همر داستان را از نقطهی اوج در ژانویه ۱۸۵۷ آغاز میکند: انجمن آسیایی سلطنتی بریتانیا و ایرلند مسابقهای برگزار کرد تا خط میخی یک اثر تازه کشفشده — یک ستون هشتضلعی موسوم به منشور که دارای ۸۰۰ خط حروف میخی ریز بود — رمزگشایی شود. هدف این بود که ببینند آیا چند متخصص به ترجمهی مشابهی میرسند یا خیر، زیرا شکاکان معتقد بودند که سایر ترجمهها پر از فرضیات غیرقابل اثبات است و تقریباً چیزی جز حدس و گمان نیستند.
خبر مهم: ترجمهها به اندازهای مشابه بودند که مشخص شد مسیر درستی برای رمزگشایی وجود دارد، حتی اگر برخی جزئیات مبهم باشند.

پس از آن، همر به بررسی تاریخچه شخصی هر یک از این مردان و روند کارشان میپردازد، تا اینکه داستان به نقطه آغاز بازمیگردد. نگارش او جذاب است و بهطور ماهرانه بین اشتباهات انسانی، ژئوپولیتیک و معمای خط میخی حرکت میکند. توضیحات او دربارهی هنر رمزگشایی بسیار عالی است، زیرا هم سختی کار و هم روشهای پژوهشگران برای غلبه بر آن را نشان میدهد.
این کتاب عیوبی نیز دارد. یکی از مسائل، تعدد رشتههای داستانی است: سه شخصیت اصلی، دو نفر از آنها در سراسر اوراسیا سفر میکنند؛ سایتهای متعدد باستانشناسی که نمایانگر تمدنهای قدیمی مانند آشور، سومر و پارس هستند؛ و مجموعهای از زبانها که همگی به خط میخی ثبت شدهاند. گاهی ممکن است خواننده مسیر داستان را گم کند. همر جدول زمانی مفیدی از بینالنهرین ارائه کرده، اما داشتن جدول زمانی مخصوص شخصیتها میتوانست کمک کند.
خوانندگان ممکن است بخواهند ابتدا با کتاب Between Two Rivers نوشته مودهی الرشید آشنا شوند، که تاریخچه بینالنهرین را روایت میکند. نقشهها نیز گیجکنندهاند. نقشه اصلی از کلید خاکستری برای شناسایی جمعیتها استفاده میکند، اما سایهها آنقدر مشابهاند که تقریباً تشخیص آنها غیرممکن است. نقشه دوم، از امپراتوری هخامنشی، بهقدری گیجکننده است که تشخیص خشکی از دریا سخت میشود. این نقشه نیز کمی تصادفی در فصل دوم قرار گرفته است. ناشران بهتر است تمام نقشهها را در صفحات ابتدایی قرار دهند تا ارجاع راحتتر شود.
با وجود این موارد، The Mesopotamian Riddle یک روایت جذاب از یک پروژه حیاتی در باستانشناسی و زبانشناسی است. این کتاب انسانیت ناقص شخصیتها را آشکار میکند، در حالی که مقیاس دستاوردهای آنها را نیز نشان میدهد.
منبع:
Michael Marshall ، نویسنده مقیم دوون، بریتانیا